جای خالی شعر فارسی در عرصه جهانی
یادداشت علیرضا قزوه درباره شعر و زبان فارسی
جای خالی شعر فارسی در عرصه جهانی
پس از انقلاب اسلامی، شعر فارسی و زبان فارسی بیشتر از آن که هویتی مستقل پیدا کند، در خدمت آرمانهای انقلاب اسلامی ایران قرار گرفت. یکی از نکات مهم و فراموششده در این سالها عدم توجه ویژه به محوریت و مرکزیت زبان فارسی در ایران و برنامهریزی دقیق برای گسترش این زبان در کشورهای فارسیزبان و حوزههای زبانی و تمدنی فرهنگ ایرانی و فارسی بوده است.
تلاش برای حذف زبان فارسی
بیشترین تلاش استعمار پیر در سرزمینهایی مثل هند، بهخصوص حذف زبان و فرهنگ فارسی و مسلمانی و جایگزینکردن انگلیسی به جای این زبان بود. آنان در کلکته و پس از آنکه کمپانی استعماری هند شرقی را راهاندازی کردند، بلافاصله در کار کتاب و انتشارات و فرهنگ و زبان هم کار کردند و اول تا چند دهه فقط کتابهای فارسی چاپ کردند. عدهای ایرانی و هندی را به اسم سفرنامهنویسی به فرنگ فرستادند و جلوههای فرنگ را به رخ آنها کشاندند و کمکم با زبان اردو به استقبال زبان انگلیسی رفتند و در سدههای بعد تقریباً زبان فارسی را ممنوع کردند و کمکم زبان اردو را نیز کنار گذاشتند و در اداراتشان شرط استخدام را زبان انگلیسی عنوان کردند. ایکاش ما هم از این نوع برنامهریزی در جهت درستش استفاده میکردیم.
در همین سالها بهخصوص در کشورهایی همچون افغانستان، زبان پَشتون رشد چشمگیری داشت و زبان فارسی رو به ضعف نهاد، چرا که پشتیبانان سیاسی و فرهنگی قوی نداشت. از طرفی پشتیبان زبان پشتون باز استعمار انگلستان و آمریکا بودند که طالبان را عَلَم کردند و نه مثلاً قومیتهایی مثل هزارهها و تاجیکهای افغان را، چرا که باز هم میخواستند به ریشهی زبان فارسی ضربه بزنند؛ چرا که فردا صدای امام خمینی و انقلاب اسلامی را مردم این منطقه نتوانند بشنوند.