کخـما|کانون فرهنگی هنری خاتم المرسلین(ص)

کانون فرهنگی هنری خاتم المرسلین(ص) - مسجد صاحب الزمان(عج)

کخـما|کانون فرهنگی هنری خاتم المرسلین(ص)

از آنجایی که استراتژی جهانی شدن در جهت مستقیم و فرا مرزی در وهله اول مقدسات ما را نشانه گرفته است ، مقابله راهبردی و حساب شده ای را می طلبد و همین تکلیف موجب شده که کانون فرهنگی هنری خاتم المرسلین(ص) پایگاه اینترنتی کَخما (مخفف کانون فرهنگی هنری خاتم المرسلین-محله انار) را راه اندازی کند.
قطعاً تداوم این حرکت فرهنگی علیرغم هزینه های بسیارآن با همدلی مخاطبین عزیزی که همیشه لطف داشته و همراهمان بوده اند میسر خواهد بود .
سرمایه محبت زهراست دین من-من دین خویش را به دو دنیا نمی دهم

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

چگونه شیطان سوار کشتی حضرت نوح شد!

پنجشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۱، ۰۶:۰۶ ب.ظ


حضرت نوح(ع) هنگامی که حیوانات را سوار کشتی می کرد، همه سوار شدند ولی در میان آنها الاغ سوار نشد. نوح(ع) ترسید آن حیوان غرق گردد و نسل الاغ از میان برچیده شود، چند بار او را برای سوار شدن تحریک کرد، ولی او سوار نشد.

نوح(ع) خشمگین شد و در حال خشم خطاب به الاغ گفت: ای شیطان سوار شو.

شیطان این سخن را از نوح شنید، دُم الاغ را گرفت و همراه الاغ وارد کشتی شد. در اینجا بود که نوح(ع) تصور کرد به شیطان اجازه نداده و او در کشتی نیست. هنگامی که کشتی بر فراز آب قرار گرفت و حرکت کرد، نوح(ع) ناگاه دید شیطان در صدر کشتی نشسته است؛ با خشم به او گفت: چه کسی به تو اجازه ورود به کشتی را داد؟!

شیطان گفت: تو اجازه دادی، آنجا که گفتی؛ ای شیطان سوار شو! و بعد گفت: «ای نوح! تو به گردن من حق و نعمتی داری، می خواهم آن را جبران کنم!»
نوح(ع) فرمود: آن حق و نعمت چیست؟
- تو بر قوم خود نفرین کردی، همه آنها در یک ساعت غرق و هلاک شدند، اگر آنها اکنون زنده بودند مایه زحمت برای من می شدند، زیرا حیران بودم که چگونه آنها را گمراه کنم، ولی اکنون راحت شدم.
- هنگامی که نوح(ع) این شماتت و نیش تلخ شیطان را شنید، بسیار ناراحت شد و گریه کرد و گریه اش در این مورد ادامه یافت…
در این موقع خداوند به نوح وحی کرد: سخن شیطان را گوش کن و بپذیر.
نوح گفت: ای شیطان! اینک بگو سخنت چیست؟
شیطان: ای نوح! تو را از سه خصلت نهی می کنم:
۱- هیچ گاه متکبر و خودخواه نباش؛ زیرا نخستین چیزی که موجب گناه و نافرمانی خدا شد، تکبّر بود. آنجا که خداوند به من فرمان داد تا پدرت آدم(ع) را سجده کنم، ولی تکبر باعث شد او را سجده نکردم، اگر او را سجده می کردم خداوند مرا از جهان ملکوتیان و فرشتگان بیرون نمی کرد.
۲- از حرص بپرهیز؛ زیرا خداوند همه نعمت های بهشت را برای پدرت (آدم) مباح کرد و تنها از خوردن یک درخت، او را نهی نمود، ولی حرص آدم باعث شد تا از آن درخت بخورد و در نتیجه به فرمان خدا از بهشت اخراج شود.
۳- با زن نا محرم خلوت نکن، که در چنین حالی من بسیار به تو نزدیک هستم تا تو را وسوسه کرده و به عمل منافی عفت وادارت کنم.
خداوند به نوح(ع) وحی کرد: این سه سخن شیطان را بپذیر.
و در روایت دیگر آمده: شیطان به نوح(ع) گفت: از سه خصلت بپرهیز: تکبر، حرص و حسد؛ زیرا تکبر موجب بدبختی من گردید و رانده درگاه حق شدم. و حرص، موجب بیرون راندن آدم(ع) از بهشت شد. و حسد موجب شد که قابیل، پسر آدم(ع) برادرش هابیل را کشت.
نوح(ع) به ابلیس گفت: به من خبر بده در چه وقت قدرت تو بر گمراه کردن انسان و تسلط تو بر او بیشتر از وقت های دیگر است؟
شیطان در پاسخ گفت: هنگام خشم و غضب انسانها.(۱)



۱- بحار، ج۱۱، ص ۲۹۳؛ داستانهای خواندنی از پیامبران اولوالعزم، ص۴۸٫

منبع:قنبری، حیدر؛ (۱۳۸۹) داستان های شگفت انگیزی از شیطان، قم، انتشارات تهذیب، چاپ ششم.


۹۱/۱۰/۲۱
حسین بشارتی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">