کخـما|کانون فرهنگی هنری خاتم المرسلین(ص)

کانون فرهنگی هنری خاتم المرسلین(ص) - مسجد صاحب الزمان(عج)

کخـما|کانون فرهنگی هنری خاتم المرسلین(ص)

از آنجایی که استراتژی جهانی شدن در جهت مستقیم و فرا مرزی در وهله اول مقدسات ما را نشانه گرفته است ، مقابله راهبردی و حساب شده ای را می طلبد و همین تکلیف موجب شده که کانون فرهنگی هنری خاتم المرسلین(ص) پایگاه اینترنتی کَخما (مخفف کانون فرهنگی هنری خاتم المرسلین-محله انار) را راه اندازی کند.
قطعاً تداوم این حرکت فرهنگی علیرغم هزینه های بسیارآن با همدلی مخاطبین عزیزی که همیشه لطف داشته و همراهمان بوده اند میسر خواهد بود .
سرمایه محبت زهراست دین من-من دین خویش را به دو دنیا نمی دهم

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۶ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۳ ثبت شده است

همسر داری استاد

پنجشنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۰:۴۳ ق.ظ

یادم هست یک بار برای دیدن دخترم به اصفهان رفته بودم و بعد از چند روزی با یکی از دوستانم به تهران برگشتم.نزدیک های صحر بود که به خانه رسیدم. وقتی وارد خانه شدم دیدم همه ی بچه ها خواب هستند، ولی آقا بیدار است.چای حاضر کرده بودند میوه و شیرینی چیده بودند و منتظر من بودند.دوستم از دیدن این منظره بسیار تعجب کرد و گفت:همه ی روحانیون اینقدر خوب هستند! بعد از سلام و علیک وقتی آقا دیدند بچه ها هنوز خوابند با تاثر به من گفتند: می ترسم یک وقت من نباشم و شما از سفر بیایید و کسی نباشد که به استقبالتان بیاید.( راوی همسر علامه شهید مرتضی مطهری-ره-)

(منبع: سرگذشت های ویژه از زندگی استاد شهید مطهری، به روایت جمعی از فضلا و یاران، ج2
،ص108و109)

۱ نظر ۲۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۰:۴۳
مدیر

خاطره ای از شهید علی صیاد شیرازی

چهارشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۲:۰۷ ب.ظ

مدتی بعد انقلاب ، که توانایی های خودش را در غرب نشان داده بود، به پیشنهاد آقای رجایی و موافقت امام، فرمانده ی نیروی زمینی ارتش شد.بعد از مدتی، پیشنهاد فرماندهی در رده ی بالاتری را به او دادند.گفت:«من در جنگ مفیدترم تا ستاد. اجازه بدهید در مسولیت رزمی باشم.» گفتند اگر کس دیگری را بگذاریم، تو زیر دست او می شوی. گفت

۰ نظر ۲۴ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۲:۰۷
مدیر

پارامترهایی برای انتخاب بهترین نام برای وبلاگ

سه شنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۹:۳۰ ب.ظ

امروزه وبلاگ نویسی دیگر فقط برای اعلام حضور نیست؛ مردم برای نشر عقاید ، افکارها ، ارتباط با دیگران و … به سمت وبلاگ نویسی رو آورده­اند. ایجاد یک وبلاگ به سادگی امکان پذیر است و همه سنین وارد این زمینه شده­اند. از این رو انتخاب نام دامنه برای وبلاگ خود یکی از مهم­ترین مراحل برای ایجاد یک وبلاگ موفق است.

در این مقاله که از lessons9 برگرفته شده، آرگومان­های مختلف برای انتخاب نام دامنه وبلاگ بحث خواهد شد.

اجازه دهید در نگاه اول مردم متوجه شوند، به آنچه شما ارائه می­کنید.

با داشتن پسوند .blog مردم قبل از اینکه وارد وبلاگ شوند بلافاصله متوجه می­شوند که با یک وبلاگ سروکار دارند و این می­تواند کمک کند به جذب بازدید کننده هدفمند که به دنبال یک وبلاگ است نه فقط یک وب سایت استاتیک.

افزایش قدرت شما

بسیاری از مردم از دامنه های طولانی برای وبلاگ خود استفاده می­کنند که این امر خوبی نیست. با انتخاب یک پسوند .blog و یک نام کوتاه و مرتبط با موضوعات وبلاگ باعث بخاطر سپاری راحت تر آن می­شوید و مردم در موارد بعدی به راحتی آن را به خاطر می­آورند که نتیجه این کار افزایش ترافیک وب سایت است.

قیمت

برخلاف .com پسوند .blog مقرون به صرفه­تر است و هزینه­ ایجاد یک وبلاگ را کاهش می­دهد. شما در ابتدا می­توانید فعالیت خوب را با پسوند .blog.ir شروع کنید که هزینه آن بسیار پایین­تر است.

انتخاب نام بهتر

از آنجای که بسیاری از وب سایت­ها و افراد(متاسفانه) پسوندهای .com و .org را گرفته اند، ممکن است شما نتوانید انتخاب مناسبی انجام دهید. درحالی که .blog  (و .blog.ir ) غیر اشباع هستند. این به این معنی است که شما بهترین نام و بدون داشتن کلمات اضافی را می­توانید انتخاب کنید که وجه مناسبی برای وبلاگ شما داشته باشد.

استفاده از کلمات کلیدی در دامنه

استفاده از کلمات کلیدی وبلاگ شما در دامنه باعث می­شود در نتایج گوگل رتبه بهتری داشته باشید. گوگل علاوه بر محتوای وبلاگ به دامنه وبلاگ توجه دارد و در نحوی نمایش نتایج جستجو تاثیر گذار است. به عنوان مثال، ممکن است کسی عبارت “همه چیز در مورد ماشین ها” را جستجو کند که در نتایج جستجو در صفحه اول دامنه “allaboutcars.blog” شانس بهتری برای معرفی شدن دارد. به این نکته توجه کنید که موتورهای جستجو، دامنه های طولانی را دوست ندارند.

پسوند .blog جدید است و جدید خواهد بود نه برای همیشه

از آنجای که این جدید و فوق العاده­ای است به احتمال زیاد در آینده توسط بسیاری از شرکت ها و افراد ثبت خواهد شد پس در ثبت کردن دامنه خود بیش از حد صبر نکنید.

۱ نظر ۱۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۱:۳۰
مدیر

کلیات مفاتیح الجنان نوشته مرحوم حاج شیخ عباس قمی در اندروید شما- در هر وقت و هر جا-.

دانلود در ادامه مطلب...

۰ نظر ۱۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۱:۲۵
مدیر

خاطرات رهبر انقلاب از شهید سپهبد علی صیاد شیرازی

پنجشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۸:۳۱ ق.ظ
او را از اوایل پیروزی انقلاب می‌شناختم
من تقریباً از اوّلین روزهای پیروزی انقلاب این شهید را شناختم. از اصفهان پیش ما می‌آمد، گزارش می‌داد و کمک می‌خواست؛ از آن وقت ما با ایشان آشنا شدیم. او سپس به کردستان رفت و بعد هم در دوران جنگ تحمیلی فعّالیت کرد؛ بعد از جنگ هم که معلوم است. این‌که شما می‌بینید یک ملت، بزرگش، کوچکش، زن و مردش، جوانش، پیرش، امروزیش، دیروزیش، برای ابراز احترام به پیکر این شهید، یک اجتماع عظیم را به وجود می‌آورند - که جزو تشییعهای کم نظیر در دوران انقلاب بود - به‌خاطر همین اخلاص و همین صفاست. خدای متعال دلها را متوجّه می‌کند. ما این را لازم داریم و الحمدلله امروز هم افرادِ این‌گونه داریم.
بیانات در دیدار فرماندهان ارتش - ۱۳۷۸/۱/۲۵

 نبوغ نظامی
شاید امروز هم بعضی خیال کنند - که عملیاتی مثل عملیات بیت‌المقدّس، فقط یک هجوم انبوه انسانی بود! اینها سخت در اشتباهند. هیچ امواج انسانی، بدون فرماندهیِ قادرِ قاطعِ هوشیار، نمی‌تواند هیچ عملی را انجام دهد. در جنگ نظامی، سازماندهی و عملیات و فرماندهی و تاکتیک و دقّت‌نظر و موقع‌شناسی و دهها عامل در کنار هم، دانش نظامی را به وجود می‌آورد و استعداد و نبوغ نظامی را نشان می‌دهد. این اتّفاق، در عملیات فتح خرّمشهر - یعنی همان عملیات بیت‌المقدّس - روی داد، که همین شهید عزیزِ اخیرِ ما - شهید صیّاد شیرازی - یکی از کارگردانان اصلی این عملیات بود و خودِ او مثل ظهر چنین روزی، از آن‌جا با تلفن با بنده تماس گرفت و مژده پیروزی را داد و گفت سربازان عراقی صف طولانی کشیده‌اند تا بیایند اسیر شوند! ببینید این عملیات چقدر هوشمندانه و قوی و همه‌جانبه بود که نیروهای دشمن احساس اضطرار می‌کردند که برای حفظ جان خودشان بیایند خود را تسلیم اسارت کنند! که در آن روز هزاران نفر از نیروهای دشمن متجاوز - که آن همه با غرور و تکبّر، فریاد سر داده بودند - آمدند دودستی خودشان را تسلیم رزمندگان اسلام کردند!
بیانات در دیدار خانواده شهدا - ۱۳۸۴/۳/۳

 شیر همه‌ی بیشه‌ها
کشتن کسی مثل «صیّاد شیرازی» خیلی هنر و توانایی و پیچیدگی تشکیلاتی نمی‌خواهد. آدمی از خانه‌اش بیرون می‌آید، سوار اتومبیلش می‌شود و بدون محافظ راه می‌افتد و می‌رود. در این میان اگر دو نفر آدم، نامردانه و مخفیانه و با فریبگری تصمیم بگیرند او را به قتل برسانند، کار ساده‌ای است، والّا اگر می‌خواستند مردانه جلو بیایند، صیّاد شیرازی یک نفری جواب امثال آنها را می‌داد.
کسی مثل امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام را هم یک نفر آدم با یک همدست می‌تواند بکشد؛ چون او شیر همه‌ی بیشه‌های مردانگی و شجاعت بود. بنابراین کشتن کسی مثل صیّاد شیرازی، نه دلیل قوّت سازمانی و نه دلیل طرفدار داشتن کسی است. این کار جز خباثت و شقاوت و دوری روزافزون آنها از مردم و ارزش‌ها، چیز دیگری را نشان نمی‌دهد.
وقتی مردم به این حادثه، این طور جواب می‌دهند، خیلی چیزهای بزرگ به دست ملت می‌آید. خون شهید حقیقتاً چیز مبارک و عجیبی است. شما ببینید در تشییع شهید صیّاد شیرازی چه اجتماعی تشکیل شد! همه متأثّر بودند و گریه می‌کردند. هیچ کس به خاطر رودربایستی و برای نشان دادن خود نیامده بود؛ همه با یک انگیزه‌ی قلبی آمده بودند.
بیانات در دیدار فرماندهان ارتش - ۱۳۷۸/۱/۲۵
 
 معجزه اخلاص
بنده وقتی به تلویزیون نگاه می‌کردم، سیل عظیم و خروشان جمعیت را می‌دیدم. من چند جا این حالت را دیده‌ام که یکی از آنها این‌جا بود. دیدم یک عامل معنوی اثر می‌گذارد و آن، اخلاص است.
برادران عزیز! اخلاص چیز عجیبی است؛ یعنی کار را برای خدا کردن و همان چیزی که مضمون عامیانه‌اش در شعری آمده است: «تو نیکی می‌کن و در دجله انداز». انسان برای خدا کارِ خوب و درست و صحیح بکند و در پی این نباشد که حتماً به نام او ثبت شود و امضای او زیر آن بیاید؛ این بلافاصله اثر می‌دهد. خدای متعال بعد از شهادت این مرد، در همین قدم اوّل، به او اجر داد.
البته خودِ شهادت بزرگترین اجری بود که خدا به او داد؛ چون این طور کشته شدن، برای انسان خیلی افتخار است. بالاخره صیاد شیرازی، یک مرد پنجاه و چند ساله، ده سال دیگر، بیست سال دیگر، سی سال دیگر - که با یک چشم به هم زدن می‌گذرد - از دنیا می‌رفت و از همین دروازه عبور می‌کرد؛ منتها با یک ناخوشی، با یک بیماری، با یک تصادف، یا با یک سکته‌ی قلبی؛ از این حوادثی که دائم اتفاق می‌افتد.
بیانات در دیدار فرماندهان ارتش - ۱۳۷۸/۱/۲۵

 حیف بود صیاد بمیرد
دو هفته پیش شهید کاظمی پیش من آمد و گفت از شما دو درخواست دارم: یکی این‌که دعا کنید من روسفید بشوم، دوم این‌که دعا کنید من شهید بشوم. گفتم شماها واقعاً حیف است بمیرید؛ شماها که این روزگارهای مهم را گذراندید، نباید بمیرید؛ شماها همه‌تان باید شهید شوید؛ ولیکن حالا زود است و هنوز کشور و نظام به شما احتیاج دارد. بعد گفتم آن روزی که خبر شهادت صیاد را به من دادند، من گفتم صیاد، شایسته‌ی شهادت بود؛ حقش بود؛ حیف بود صیاد بمیرد. وقتی این جمله را گفتم، چشم‌های شهید کاظمی پُرِ اشک شد، گفت: ان‌شاءاللَّه خبر من را هم به‌تان بدهند!
فاصله‌‌ی بین مرگ و زندگی، فاصله‌ی بسیار کوتاهی است؛ یک لحظه است. ما سرگرم زندگی هستیم و غافلیم از حرکتی که همه به سمت لقاءاللَّه دارند. همه خدا را ملاقات می‌کنند؛ هر کسی یک طور؛ بعضی‌ها واقعاً روسفید خدا را ملاقات می‌کنند، که احمد کاظمی و این برادران حتماً از این قبیل بودند؛ اینها زحمت کشیده بودند.
بیانات در مراسم تشییع پیکرهای فرماندهان سپاه  ۱۳۸۴/۱۰/۲۱

 مرگ تاجرانه
بنده از قدیم می‌گفتم شهادت مرگ تاجرانه و مرگ زرنگهاست. آدم همین روغن ریخته را نذر امامزاده می‌کند. انسان جانِ رفتنیِ از دست دادنیِ نماندنی را به گونه‌ای به خدای متعال می‌سپرد؛ در صورتی که این متعلّق به اوست و او بالاخره انسان را می‌برد. بنابراین اوّلین اجری که خدا به شهید داده، خودِ شهادت است؛ یعنی روغن ریخته‌ی او را قبول کرد و هدیه‌ای را پذیرفت و در نتیجه شهید در عالم وجود و تا قیامت، انسان با ارزش و ماندگاری شد.
۰ نظر ۰۴ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۸:۳۱
مدیر

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌

عید سعید ولادت سیّده‌ى طاهره‌ى معصومه (سلام‌الله‌علیها) و ولادت رهبر بزرگ و عظیم‌القدر انقلاب بر همه‌ى شما برادران عزیز، بلبلان گوینده و غزل‌خوان بوستان محبّت اهل‌بیت و ولایت خاندان پیغمبر مبارک باد. خدا را شکر میکنیم؛ این یکى از نعمتهاى بزرگ خدا در حقّ ما است که منبع الهام براى جامعه‌ى اسلامى و شیعى، با ولادتها، با زندگى‌نامه‌ها، با دوران شهادتها، پى‌درپى و به‌طور متواتر به جامعه‌ى ما الهام میدهد؛ این را خیلى باید قدر دانست. در ولادت امیرالمؤمنین، ولادت پیغمبر، ولادت امام حسن، ولادت امام حسین، ولادت فاطمه‌ى زهرا، یاد این ستارگان فروزان و این عَلَمهاى رهنُماى انسان، در دلها زنده میشود؛ این خیلى مغتنم است. و خدا را شکر، این جلسه‌ى ما هم به برکت انوار فاطمى (سلام‌الله‌الزّاکیات‌علیها) سالهاى متمادى است که برقرار است و بهره‌مند میکند ما را، فضاى کار ما را، فضاى زندگى ما را، بلکه فضاى کشور را.(۱) قطعاً ذهن محدود بشرى نمیتواند ابعاد شخصیّت‌هاى آسمانى و افلاکى از قبیل فاطمه‌ى زهرا (سلام الله علیها) را محاسبه و اندازه‌گیرى کند؛ [این‌] در شعر دوستانى که خواندند بود، عقلها توان این را ندارند که این ابعاد معنوى را تقویم کنند، تقدیر کنند، اندازه‌گیرى کنند؛ لکن میشود از رفتارها الگو گرفت. مقامات معنوى، یک مسئله است؛ رفتارهایى که جلوى چشم ما است، یک مسئله‌ى [دیگر] است. نه به این معنا که ما قادر باشیم نسخه‌ى دوّم آن رفتارها را از خودمان بُروز بدهیم، این نیست؛ امّا میتوان دنباله‌رو بود. امیرالمؤمنین فرمود: اَلا وَ اِنَّکُم لا تَقدِرونَ عَلى ذلِک وَ لکِن اَعینونى بِوَرَعٍ وَ اجتِهادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سُدادٍ؛(۲) بعد از آنکه شیوه‌ى زندگى خود را - که در آن مقام والا، با آن همه امکانات، با آن‌چنان زهدى زندگى میکند - بیان کرد، فرمود: شما نمیتوانید مثل من رفتار کنید؛ امّا میتوانید به من کمک کنید؛ با چه چیزى؟ «بِوَرَعٍ»، با ورع خودتان، با پرهیز خودتان از گناه، با اجتهاد و کوشش و تلاش خودتان؛ اینها وظیفه‌ى من و شما است. هدفها را براى ما ترسیم کردند، هم هدفهاى فردى و شخصى را، هم هدفهاى اجتماعى و سیاسى و کلّى را. در هدف شخصى، رسیدن به اوج مقام کرامت انسانى هدف والاى ما است؛ همه هم وعده داده شده‌اند که بتوانند این پرواز بلند و بى‌حد را انجام بدهند؛ توانایى شما جوانها از ماها هم بیشتر است. این اهداف شخصى است. اهداف بزرگ اجتماعى، ایجاد حیات طیّبه‌ى اسلامى و جامعه‌ى اسلامى [است‌]؛ جامعه‌اى که افراد خود را فرصت بدهد که بتوانند به‌سوى این هدف حرکت کنند: جامعه‌ى آباد، جامعه‌ى آزاد، جامعه‌ى مستقل، جامعه‌ى داراى اخلاق والا، جامعه‌ى متّحد، یکپارچه، جامعه‌ى متّقى و پرهیزگار؛ اینها اهداف جامعه‌ى اسلامى است. دنیایى که مقدّمه‌ى آخرت است، دنیایى که انسان را ناگزیر به بهشت میرساند، ایجاد یک چنین دنیایى هدف کلان اجتماعى و سیاسى اسلام است؛ اینها را در مقابل ما ترسیم کردند. راه آن چیست؟ چه‌جور میشود به این هدفها رسید؟ همین‌طور که فرمود: «اَعینُونى» - فرمایش، فرمایش امیرالمؤمنین است - به من کمک کنید؛ یعنى آنچه را که امیرالمؤمنین در زندگى خود و تلاش و جهاد خود، همه را در این راه مصرف کرد، و آن عبارت است از ایجاد چنین دنیایى براى بشریّت در طول تاریخ؛ کمک کنید به من که این هدف انجام بگیرد. چه‌جور «بوَرَعٍ»، با ورع؛ «وَ اجتِهادٍ»، با کوشش، با تلاش، تنبلى ممنوع است، بیکارگى ممنوع است، خسته شدن ممنوع است، مأیوس شدن ممنوع است. این حرکت عظیم وقتى انجام بگیرد، آن‌وقت شما دل مبارک فاطمه‌ى زهرا (سلام‌الله علیها) را شاد میکنید، دل امیرالمؤمنین را شاد میکنند؛ چون آنها براى همین هدف آن همه تلاش کردند، آن همه مجاهدت به‌خرج دادند. عزیزان من، جوانان عزیز! امروز این فرصت براى ما ملّت ایران فراهم است؛ دیروز فراهم نبود، دیروز سخت بود؛ امروز در دوران جمهورى اسلامى این فرصت براى آحاد جامعه هست که حرکت کنند، درست حرکت کنند، درست زندگى کنند، مؤمنانه زندگى کنند، با عفّت زندگى کنند؛ نه اینکه راه گناه بسته است، [نه،] راه گناه همیشه باز است، امّا راه خوب زیستن، مؤمن زیستن، عفیف زیستن هم در زیر سایه‌ى اسلام باز است. البتّه این‌جور زندگى کردن لذّتهاى خود را دارد، سختى‌هاى خود را هم دارد. کَذلِکَ جَعَلنا لِکُلِ‌ نَبَىٍّ عَدُوًّا شَیطینَ الاِنسِ وَ الجِنِّ یوحى بَعضُهُم اِلى‌ بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا؛(۳) همیشه در قبال خطّ پیغمبران، دشمنان بودند؛ دشمنان، چه کسانى هستند؟ شیاطین انس، شیاطین جن. در مقابل این صف بظاهر عریض و طویل شیاطین، صف پولادین و استوار مؤمنان قرار میگیرد. ملّت ایران این را تجربه کرد و معلوم شد که میتوان بر دشمن پیروز شد، همچنان‌که بحمدالله ملّت ایران تا امروز پیش رفته. باید تلاش کنیم، درس زندگى صدّیقه‌ى طاهره، فاطمه‌ى زهرا(سلام‌الله‌علیها) این است براى ما: تلاش، اجتهاد، کوشش، پاک زندگى کردن؛ همچنان‌که آن بزرگوار یکپارچه معنویّت و نور و صفا بود: الطُّهرَةِ الطّاهِرَةِ المُطَهَّرَةِ التَّقیَّةِ النَّقیَّةِ [الرَّضیَّة] الزَّکیَة؛(۴) پاکى و آراستگى و تقوا و نورانیّت آن بزرگوار، همان چیزى است که در طول تاریخ تشیّع بر معارف ما سایه‌افکن بوده است. آنچه من در این جلسه مناسب است عرض بکنم - بیش از مطالب دیگر - مربوط میشود به مسئولیّت سنگینى که امروز جامعه‌ى مدّاحان بر عهده دارد و بر دوش دارد. برادران عزیز! این سنّت مدّاحى شیوه‌ى مدّاحى و ستایشگرى خاندان پیغمبر - که افتخار بزرگى است - در بین جامعه‌ى ما خوشبختانه رواج پیدا کرده است، ریشه‌دار شده است، قبلها بود، امّا محدود بود؛ امروز این سفره، گسترده شده است؛ این میدان، باز شده است. افراد زیادى - هزاران نفر - امروز در سرتاسر کشور با استفاده از ذوق و هنر و انواع و اقسام شیوه‌هاى بیانى، در این عرصه مشغول فعّالیّتند؛ خب، این میشود یک فرصت. هر فرصتى همراه است با یک مسئولیّت؛ وقتى شما نتوانید با کسانى مخاطبه بکنید، مسئولیّتتان در یک حد است؛ وقتى توانستید مخاطبه کنید، طبعاً فراتر از حدّ شخصى و به اندازه‌ى حوزه‌ى توان تَخاطُب،(۵) مسئولیّت گسترش پیدا میکند. شما که میتوانید با مردم حرف بزنید، با هنرِ شعر و صدا و آهنگ میتوانید با مردم مخاطبه کنید، این مسئولیّت‌آور است. همه‌ى این فرصتها و امکانات، همراه خود داراى یک مسئولیّتى هستند؛ این مسئولیّت را باید خوب بتوانید ادا کنید. اگر جامعه‌ى مدّاح کشور آنچنان‌که شایسته‌ى این رُتبَت و این مقام است بتواند مسئولیّت خود را ادا کند، تحوّلى در سطح کشور اتّفاق مى‌افتد. من مکرّر عرض کردم، گاهى یک قطعه‌ى شعر که شما در یک مجلسى میخوانید، آن را خوب ادا میکنید، وقتى یک قطعه‌ى پر مغزِ خوش‌مضمونِ آموزش‌دهنده و آموزنده‌اى است، گاهى از یک سخنرانى دو ساعته، سه ساعته‌ى ما تأثیر آن بیشتر است؛ گاهى این‌جور است؛ خب، این خیلى فرصت خوبى است. اگر این هزاران عنصر ستایش‌گر و مدّاح و خواننده‌ى مذهبى که در سراسر کشور، در مجالس، در محافل، با مردم مخاطبه میکنند و میخوانند، حدود و ضوابط این کار بزرگ را درست رعایت بکنند، شما ببینید چه اتّفاقى مى‌افتد. دشمنان ما از صدها وسیله، با صدها زبان، با انواع و اقسام کارها، در صدد تخریب اعتقاد، تخریب عمل، تخریب مسیر هستند؛ در نظام جمهورى اسلامى در درجه‌ى اوّل، و در دنیاى اسلام در درجه‌ى بعد. خیلى از آحاد مردم میفهمند، مى‌بینند، میدانند کارهایى را که دشم

۰ نظر ۰۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۴:۰۸
مدیر